کد مطلب:228342 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:354

امامت و دعای امام در کلام امام رئوف
در كتاب اخبار و آثار حضرت امام رضا علیه السلام، مولف خوش ذوق، موفق گردیده تا روایت های گویا و شنیدنی و كاملی را از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام كه از طریق حضرت امام رضا علیه السلام بیان شده است را جمع آوری نماید و بخش ها و فصل های مستند و بسیار خواندنی را برای مخاطبان خود تدوین كرده است، و از آن جمله بخش امامت و دعای امام می باشد، خداوند، را سپاس بی حد سزاست كه فرصت نگاه به روایاتی چند را به بنده خود عطا كرد، تا این قلم، در روز حساب، بهانه ای برای تقاضای شفاعت از صاحبان اصل كلام داشته باشد.

اول - شیخ صدوق (رضوان الله علیه) به سند خود از حضرت امام رضا علیه السلام از پدرانش روایت می كند كه:

حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: دعا سلاح مؤمن و ستون دین و روشنایی آسمان و زمین است. [1] .

دوم - ابن فضال گوید: حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند:

هر كس قدرت ندارد كفاره گناهان خود را بدهد، باید بر محمد و آل او



[ صفحه 154]



(علیه و علیهم السلام) صلوات بفرستد كه صلوات گناهان را از بین می برد. و نیز فرمود: صلوات بر محمد و آل محمد او در نزد خداوند ثواب تكبیر و تهلیل را دارد. [2] .

سوم - حضرت امام رضا علیه السلام به اصحاب فرمودند:

از سلاح پیامبران استفاده كنید.

گفته شد: سلاح پیامبران چیست؟

حضرت فرمودند: دعا! [3] .

چهارم - حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند:

هرگاه از مردی ترسیدی بگو:

حسبی الله لا الا الا هو علیه توكلت و هو رب العرش العظیم، و امتنع بحول الله و قوته من حولهم و قوتهم و امتنع برب الفلق من شر ما خلق ما شاء الله لا قوة الا بالله. [4] .

پنجم - ابونصر بزنطی از حضرت امام رضا علیه السلام روایت كرده است كه حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: روز جمعه سید روزها می باشد و خداوند در آن روز حسنات را مضاعف می كند و گناهان را محو



[ صفحه 155]



می گرداند، و درجات را بالا می برد، و دعاها را مستجاب می گرداند، و اندوه ها را برطرف می سازد، و حاجت های بزرگ را برآورده می كند.

روز جمعه پروردگار گروهی را آزاد می كند، هر كس روز جمعه را احترام كند و حقش را مراعات نماید، بر خدا لازم است كه او را از آتش دوزخ نجات دهد، و اگر آن شخص در روز جمعه و یا شب آن درگذرد، شهید مرده است و در روز قیامت در امن و آرامش خواهد بود.

هر كس پاس حرمت روز جمعه را ندارد و حق او را ضایع كند خداوند او را وارد دوزخ خواهد كرد مگر اینكه توبه كند. [5] .

ششم - احمد بن عبدالله جویباری از حضرت امام رضا علیه السلام از پدرانش و از علی علیه السلام روایت كرده است كه حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

كلمه «لا اله الا الله» در نزد خداوند بسیار قرب و منزلت دارد، هر كس از روی اخلاص آن را بر زبان جاری كند سزاوار بهشت می گردد، و هر كس به دروغ بر زبان جاری سازد، مال و جانش در امان بوده و سرانجام به دوزخ رهسپار خواهد شد. [6] .

هفتم - حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: از پدرشان از حضرت امام سجاد علیه السلام و او از پدرش علی علیه السلام روایت كرده كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند:



[ صفحه 156]



هرگاه خداوند بر كسی نعمتی داد، باید خداوند را حمد كند، و هرگاه روزی اش تنگ شد، باید طلب مغفرت نماید و هرگاه محزون شد، باید بگوید؛ لا حول و لا قوة الا بالله. [7] .

هشتم - حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند، كه جدم حضرت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند:

رجب ماه خداست و در آن رحمت پروردگار بر بندگان ریزش می كند و در ماه شعبان خیرات پراكنده و تقسیم می گردد، و در شب اول رمضان شیاطین در بند گرفتار می گردند و در هر شب خداوند هفتاد هزار نفر را می آمرزد، و در شب قدر به اندازه ماه رجب و شعبان آمرزیده می سازد، مگر كسی كه با برادر دینی خود بغض و عداوت داشته باشد.

خداوند می فرماید: بنگرید هرگاه این ها با هم صلح كردند من آن ها را خواهم آمرزید. [8] .

نهم - حسن بن علی بن فضال گوید: از حضرت امام رضا علیه السلام شنیدم كه فرمودند: هر كس در روزهای ماه شعبان هفتاد بار استغفار كند خداوند گناهان او را می آمرزد، اگر چه به اندازه ستارگان باشد. [9] .



[ صفحه 157]



دهم - حسن بن علی بن فضال گوید: از حضرت امام رضا علیه السلام درباره ی شب نیمه شعبان پرسیدم.

فرمود: در این شب خداوند گروهی را از جهنم آزاد می كند و گناهان بزرگ را می آمرزد، گوید عرض كردم: آیا در این شب نمازی غیر از نماز شبهای دیگر هم هست؟

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: دعا و نماز مخصوصی برای این شب نیست، و اگر بخواهی نماز مستحبی در این شب بخوانی نماز جعفر بن ابی طالب بخوان و بسیار ذكر خداوند را داشته باش و استغفار كن، پدرم گفت: دعا در این شب مستجاب است. [10] .

یازدهم - عبدالسلام بن صالح هروی گوید: خدمت حضرت امام رضا علیه السلام رفتم در هنگامی كه ماه شعبان به پایان رسیده بود، ایشان فرمودند: ماه شعبان گذشت و اینك روز جمعه آخر ماه است و در این چند روزی كه از ماه باقی مانده تلافی گذشته را بكن و آنچه در نظر داری انجام بده، و قرآن تلاوت كن، و استغفار كن، و از گناهانی كه مرتكب شده ای استغفار كن، و با قلب پاكی خود را به ماه رمضان برسان.

اگر امانتی بر گردن داری ادا كن، اگر از مؤمنی كینه ای در دل داری آن كینه را از دل خود بزدای، و اگر گناهی انجام داده ای از خداوند بخواه از تو درگذرد، اینك بر خداوند توكل داشته باش و از او بترس، هر كس به



[ صفحه 158]



خداوند در كارها توكل داشته باشد خداوند او را كفایت می كند و او را به مقصودش می رساند و خداوند بر هر چیز اندازه ای قرار داده است، و در روزهایی كه از این ماه باقی مانده است، بسیار بگو:

اللهم ان لم تكن غفرت لنا فیما مضی من شعبان فاغفرلنا فیما بقی منه

بار خدایا، اگر در طول مدتی كه هم اكنون از ماه شعبان گذشته ما را نبخشیده ای، پس در باقی مانده ی این ماه از ما درگذر.

حضرت ادامه دادند كه، و خداوند برای احترام این ماه گروهی را از آتش نجات می دهد. [11] .

دوازدهم - حسین بن فضال گوید: حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: هر كس حوائج خود را در روز عاشورا ترك كند، خداوند حوائج دنیا و آخرت او را روا می كند، هر كس روز عاشورا را روز مصیبت و حزن خود قرار دهد، خداوند او را روز قیامت خوشحال و شادمان می كند و در بهشت با دیدن ما دیدگانش روشن می گردد.

و اگر كسی روز عاشورا را روز فعالیت كند و برای خود اندوخته تهیه نماید از آن ذخایر استفاده نخواهد كرد، و در روز قیامت با یزید و عبیدالله و عمر بن سعد (علیهم اللعنة) محشور خواهد شد. [12] .

سیزدهم - حضرت امام رضا علیه السلام از پدرانشان از حضرت امیرالمؤمنین



[ صفحه 159]



علی علیه السلام و ایشان از حضرت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل می فرمایند كه ایشان فرمودند:

خداوند متعال می فرمایند: من فاتحه الكتاب را بین خود و بندگانم تقسیم كرده ام، نصف آن مال من و نصف دیگر به بنده ام تعلق دارد و بنده من هر چه می خواهد از من تقاضا كند.

هرگاه بنده ای بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم، خداوند می فرماید؛ بنده ی من به نام من آغاز كرد و بر من لازم است كه كارهای او را انجام دهم و او را نفع برسانم.

هنگامی كه می گوید؛ «الحمد لله رب العالمین»، خداوند می فرماید: بنده ام مرا ستایش كرد و دانست كه نعمت هایی كه در دست اوست از من است و من با فضل و احسان خود بلاها را از او دفع كردم.

اینك گواه باشید كه من همچنان كه نعمت های دنیا را به او داده ام نعمت های آخرت را هم به او خواهم داد و بلاهای آخرت را از او دفع می كنم، همانطور كه بلاهای دنیا را از وی دفع كردم.

هنگامی بگوید؛ «الرحمن الرحیم» خداوند می فرماید؛ بنده من گواهی داد كه من رحمان و رحیم هستم، اكنون شما را گواه می گیرم كه از رحمت خود به او زیاد عطا خواهم كرد و از عطایای خود او را بهره مند خواهم ساخت.

هرگاه بگوید: «مالك یوم الدین» خداوند متعال می فرماید: گواه باشید كه وی اعتراف كرد كه من مالك روز قیامت هستم، من نیز حساب او را در قیامت آسان خواهم كرد و از گناهان او می گذرم.



[ صفحه 160]



هنگامی كه بنده ای می گوید؛ «ایاك نعبد»، خداوند می فرماید، بنده ی من راست می گوید، وی مرا عبادت می كند، اینك گواه باشید كه من به عبادت او پاداش دهم تا كسانی كه مرا عبادت نكرده اند غبطه ی او را بخورند.

هرگاه بگوید؛ «ایاك نستعین» پروردگار می فرماید؛ بنده ی من به من استعانت (طلب یاری و كمك) پیدا كرد و به من پناه آورد، اكنون گواه باشید كه من در همه امور از وی استعانت می كنم. و در سختی ها و شدائد و مكاره او را كمك و یاری خواهم كرد.

هنگامی كه می گوید؛ «اهدنا الصراط المستقیم» خداوند می فرماید؛ این حق بنده من است و او هر چه دلش می خواهد باید از من تقاضا كند، من اینك خواسته های او را برآوردم و آرزوهای وی را انجام دادم و از آنچه ترس داشت در آسایش قرار دادم.

در این هنگام از امیرالمؤمنین علیه السلام سؤال شد، آیا «بسم الله» از فاتحه الكتاب می باشد؟

حضرت امیرالمؤمنین فرمودند: آری، حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله «بسم الله» را یك آیه از فاتحه الكتاب می دانستند. [13] .

چهاردهم - حسن بن علی بن فضال گوید: حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: سجده بعد از نماز واجب، سپاسگزاری از خداوند است كه بنده اش را موفق به عبادت كرد؛ و سه مرتبه باید گفت؛ «شكرا لله»، راوی



[ صفحه 161]



گوید، گفتم معنی شكرا لله چیست؟

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: یعنی شكر می كنم خداوندی را كه مرا توفیق عبادت و بندگی داد و من توانستم فرائض او را به جای آورم، شكر موجب زیاد شدن ثواب و اگر ثواب عبادت با نوافل كامل نشود با سجده شكر كامل می گردد. [14] .

پانزدهم: سعد بن سعد از حضرت امام رضا علیه السلام روایت كرده كه فرمودند: این دعای عافیت است؛

یا الله، یا ولی العافیة و المنان بالعافیة و رازق العافیة، و المنعم بالعافیة و المتفضل بالعافیة، علی و علی جمیع خلقه و رحمان الدنیا و الاخرة و رحیمهما، صل علی محمد و آل محمد و عجل لنا فرجا و مخرجا و ارزقنی العافیة و دوام العافیة فی الدنیا و الآخرة، یا ارحم الراحمین. [15] .

شانزدهم - حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: هرگاه از منزلت بیرون شدی بگو؛ «بسم الله آمنت بالله، توكلت علی الله ما شاءالله، لا حول و لا قوة الا بالله»، اگر شیطان راه را بر او بگیرد، فرشتگان او را از آن مرد دفع كرده و می گویند تو را بر این كس راهی نیست، و او نام خدا را بر زبان جاری كرد و



[ صفحه 162]



ایمان آورد و بر پروردگار توكل نمود، و گفت: «ما شاء الله، لا قوة الا بالله» [16] .

هفدهم - حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: هر كس هنگام سوار شدن بر مركب این دعا را بگوید جان او حفظ و مركب او در امان خواهد بود تا آن زمان كه او از مركب فرود آید.

«بسم الله و لا قوة الا بالله الحمد لله الذی سخر لنا هذا و ما كنا له مقرنین» [17] .

هیجدهم - اسماعیل بن همام گوید: حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: اگر بنده ای در نهان دعا كند، بهتر از این است كه هفتاد بار به طور آشكار و علنی دعا كند. [18] .

نوزدهم - داوود بن سلیمان فراء از حضرت امام رضا علیه السلام از پدرانش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و او از حضرت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل می كنند كه ایشان فرمودند:

موسی بن عمران گفت: بار خدایا آیا تو دور هستی كه فریاد بزنم، و یا نزدیك می باشی كه مناجات نمایم؟ خداوند فرمود: من همنشین كسانی هستم كه در یاد من باشند. موسی عرض كرد: خداوندا، من گاهی در حالی



[ صفحه 163]



قرار دارم كه بزرگی تو مرا منع می كند كه با تو سخن بگویم. حضرت باریتعالی فرمودند:

ای موسی در هر حال با من سخن بگو و در یاد من باش. [19] .

بیستم - معمر بن خلاء گوید از حضرت امام رضا علیه السلام شنیدم كه فرمود: شایسته است كه مردم بعد از نماز صبح پنجاه آیه قرآن مجید را تلاوت كنند. [20] .

بیست و یكم - حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: هرگاه یكی از شما مریض شد، اجازه دهید مردم از وی عیادت كنند زیرا در اثر دعای مستجاب یكی از آنها خداوند او را شفا می دهد. [21] .

یادآوری می نماید كه تاكنون از امامان معصوم علیهم السلام درباره دعای خیر برای شفای مریض دستورات موكدی شنیده و یا خوانده بودیم و از سوی دیگر دیدار مریض هم در میان توصیه های ایشان جایگاه رفیعی دارد و لكن من تاكنون مفهوم و كلامی بدین زیبایی و كمال ندیده بودم كه به این صورت باشد كه؛ «عیادت كنندگان را بپذیرید تا شاید در میان ایشان دعا كننده ای، دعا كند و از بابت قبولی دعای آن یك فرد، خداوند نظر رحمت كرده و مریض را شفا بدهد»، خداوند،



[ صفحه 164]



توفیق رعایت سنن و آداب منظور نظر حضرت امام رضا علیه السلام را به مؤمنین درگاهش عطا بفرماید. انشاءالله.

بیست و دوم - یونس بن عبدالرحمان - حضرت امام رضا علیه السلام امر كردند، برای حضرت صاحب الامر این دعا را بخوانند. اللهم ادفع عن ولیك و خلیفتك... [22] .

بیست و سوم - حضرت ابالحسن علی بن موسی الرضا می فرمایند: [23] .

دو برادر نزد حضرت رسول امین وحی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند:

یا رسول الله ما در نظر داریم برای تجارت به شام برویم، دعائی به ما تعلیم فرما.

نبی اكرم فرمود: هرگاه در منزلی فرود آمدید و نماز عشا را اقامه كردید و خواستید بخوابید تسبیح حضرت زهرا و آیةالكرسی را بخوانید، از هر گزندی محفوظ خواهید بود.

هنگامی كه آنها از مدینه بیرون شدند چند نفر دزد دنبال آنان روان شدند، پس از اینكه در منزلی فرود آمدند، دزدان كودكی را فرستادند تا بنگرند، آن دو جوان بازرگان در چه حالی هستند.

كودك رفت و جریان آن دو نفر را كه در كجا خوابیده اند مشخص كرد و



[ صفحه 165]



بازگشت و برای دزدان تعریف كرد. آن دو بازرگان پس از اینكه نماز خواندند تسبیح حضرت زهرا و آیةالكرسی را قرائت كردند و خوابیدند، غلام بار دیگر برگشت و آمد كه بازرگان را به دزدان نشان دهد و لیكن مشاهده كرد یك دیواری دور آنها كشیده شده است، غلام بار دیگر نزد دزدان آمد و گفت: دیواری بر آنها كشیده شده است و دسترسی به آنان نیست.

دزدان گفتند: خداوند تو را رسوا كند از ترس دروغ می گوئی، دزدان از جای خود برخاستند و آمدند و لیكن با دیواری بلند روبرو شدند و كسی را در آنجا مشاهده نكردند.

روز بعد در هنگام صبح دزدان نزد آنها آمدند و گفتند: شما دیشب كجا بودید؟ گفتند: ما در همین جا بودیم و از جای خود حركت نكرده ایم. دزدان گفتند: ما آمدیم و در اینجا یك دیوار بلند مشاهده كردیم اینك داستان خود را برای ما بازگو كنید.

آن دو بازرگان گفتند: ما نزد حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتیم، آن جناب تسبیح حضرت زهرا و آیةالكرسی را به ما تعلیم فرمود و ما هم طبق فرمان آن حضرت عمل كردیم.

دزدان گفتند: شما آسوده باشید به خداوند سوگند دیگر شما را تعقیب نمی كنیم و هیچ دزدی قدرت ندارد به شما دستبرد بزند. [24] .





[ صفحه 166]



بیست و چهارم - حضرت امام رضا علیه السلام تبسمی كردند و به من [25] فرمودند: ای عبدالعزیز، مردم نادانند، و در آراء و نظریات مكر و فریب و خدعه می كنند.

خداوند متعال پیغمبر خود را هنگامی قبض روح كرد كه دینش را كامل گردانیده بود، و قرآن را كه در آن بیان هر چیزی هست، و احكام حلال و حرام و حدود و احكام آنچه مردم به آن نیاز دارند، به طور كامل در آن می باشد فرو فرستاد.

خداوند متعال فرمود: ما در كتاب چیزی فروگذار نكردیم [26] ، و در حجة الوداع كه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روزهای آخر عمرش را می گذرانید، پروردگار آیه ی شریفه ی الیوم اكملت لكم دینكم [27] را فرستاد و نعمت خود را تمام كرد.

موضوع امامت از اتمام دین است كه دین بوسیله ی آن كامل می گردد.

حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله قبل از اینكه از جهان رخت بربندد، معالم دین را برای مردم روشن كرد و راه آنها را واضح و روشن باز گذاشت و مسلمانان به طرق حق راهنمایی شدند.

رسول اكرم صلی الله علیه و آله، علی بن ابی طالب علیه السلام را برای مسلمانان پیشوا و راهنما قرار داد، و هر چه امت به آن نیاز داشتند برای آنان بیان كرد.

هر كس گمان كند كه خداوند، دین خود را تكمیل نكرده است، كتاب



[ صفحه 167]



خدا را انكار نموده است، و هر كس كتاب خدا را انكار كند كافر است.

آیا این مردم قدر امام را می دانند و موقعیت امامت را در میان امت می دانند، كه تا در مورد انتخاب و گزینش امام، اختیار داشته باشند.

امامت به اندازه ای مقامش بلند، و جایگاهش رفیع و عمیق است كه عقول مردم حقیقت و كنه آن را درك نمی كنند، و با رأی و نظریات خود نمی توانند اهمیت امامت را درك كنند، و یا با اختیار و انتخاب خود امامی را برگزینند.

امامت مقامی است كه ابراهیم خلیل علیه السلام از طرف خداوند به آن مقام برگزیده شد، و این مقامی بود كه بعد از نبوت و خلت (خلیل و دوست نزدیك خدا بودن) به آن حضرت تفویض گردید.

مقام امامت كه سومین، مقام حضرت ابراهیم بود از طرف پروردگار به وی تفویض شد، و این خود فضیلتی بود كه ابراهیم علیه السلام به آن مشرف گردید.

خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید: انی جاعلك للناس اماما. [28] .

حضرت ابراهیم علیه السلام، از روی خوشحالی گفت: خداوندا، فرزندان مرا نیز امام و رهبر قرار ده.

خداوند در پاسخ او فرمودند: لا ینال عهدی الظالمین» [29] .

این آیه شریفه، امامت ستمكاران را تا روز قیامت باطل ساخت، و باید برگزیدگان، به این مقام انتخاب گردند، بعد از آن خداوند متعال امامت را گرامی داشت و آن را در ذریه حضرت ابراهیم كه پاك و برگزیده بودند قرار



[ صفحه 168]



داد.

خداوند فرمودند: و وهبنا له اسحاق و یعقوب نافلة و كلا جعلنا صالحین و جعلناهم ائمة یهدون بأمرنا و أوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلاة و ایتاء الزكاة و كانوا لنا عابدین. [30] .

مقام امامت در ذریه ی آن حضرت باقی ماند و آنها این مقام را از یكدیگر ارث می بردند تا آنگاه كه نوبت به حضرت رسول صلی الله علیه و آله رسید خداوند متعال در این مورد فرمود: ان اولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه و هذا النبی و الذین امنوا و الله ولی المؤمنین. [31] .

مقام امامت مخصوص حضرت رسول صلی الله علیه و آله قرار گرفت، و پیغمبر اكرم نیز این مقام را به آن جناب تفویض كرد.

واگذاشتن مقام امامت به علی علیه السلام به امر پروردگار انجام گرفت، و این دنبال همان سنتی بود كه از زمان حضرت ابراهیم جریان داشت.

پس از علی علیه السلام مقام امامت در ذریه آن حضرت كه از برگزیدگان بودند قرار گرفت، برگزیدگانی كه علم و ایمان از طرف خداوند به آنها عطا شده است، و خداوند در قران مجید فرمود: و قال الذین اوتوا العلم و الایمان لقد لبثتم فی كتاب الله الی یوم البعث. [32] .

امامت در فرزندان علی علیه السلام تا روز قیامت خواهد بود، زیرا بعد از محمد صلی الله علیه و آله پیغمبری نیست، پس از كجا این نادان ها (مقصود در آن زمان



[ صفحه 169]



مأمون بوده است) امام را انتخاب می كنند. امامت مقام انبیاء و میراث اوصیاء است.

امامت جانشین خدا و رسول و امیرالمؤمنین می باشد و میراث حسن و حسین است.

امامت در اختیار گرفتن امور دین، و نظم و انتظام جامعه مسلمین و اصلاح امور دنیا و به عزت رسانیدن مؤمنین است.

امامت اصل و اساس اسلام است. پایه های دین مقدس به آن بستگی دارد و فروعات آن به امامت وابسته است.

با راهنمایی امام، نماز، زكات، روزه، حج و جهاد انجام می گیرد و صدقات و اموال و خراج از مردم اخذ می شود و در مصارف خود مصرف می گردد.

امام است كه حدود و احكام دین را امضاء می كند و حقوق اشخاص را مراعات می نماید، و كشور اسلام را از دست دشمنان محفوظ نگاه می دارد و مرزها را حفظ می كند.

امام حلال خداوند را حلال و حرام آن را حرام می كند و در جامعه اسلامی حدود خداوند را جاری می سازد، و از دین پروردگار دفاع می نماید، و مردم را با حكمت و دانش به طرف پروردگار دعوت می كند و آنان را با پندهای نیكو و حجت های بالغه راهنمائی می نماید.

امام، مانند ستاره ی فروزان و آفتاب تابان است كه روشنایی آن همه عالم را فراگرفته، و خود در جای بلندی است كه دست احدی به آن نمی رسد و دیدگان، آن را در نمی یابند.



[ صفحه 170]



امام مانند ماه تابان، و نور فروزان و چراغ درخشان، و ستاره ی راهنما در شب های تاریك در بیابان ها و دریاها می باشد.

امام، آب گوارا برای تشنگان و راهنمای هدایت، و نجات دهنده از لغزش ها است.

امام، مانند آتش در بلندی است كه مردم از آن هدایت می گردند، و گرمایی است كه به وسیله ی آن خود را گرم می كنند.

امام، راهنمایی است كه آدمی را از مهلكه ها نجات می دهد، و هر كس امام را ترك گوید در هلاكت گرفتار می گردد.

امام، ابر بارنده، و باران ریزنده و آفتاب درخشنده و آسمان سایه افكنده و زمین پهن شده، و رفیق و پدر مهربان، و برادر همزاد، و مادر مهربان نسبت به فرزند كوچك است.

امام، پناه بندگان در هنگام رسیدن مصیبت های بزرگ می باشد.

امام، امین خدا در میان مخلوقات و حجت پروردگار در میان بندگان، و جانشین خداوند در شهرها است.

امام، مردم را بطرف خدا دعوت می كند و از محرمات پروردگار دفاع می نماید.

امام، از گناهان پاك و از هر عیب و نقصی منزه است.

امام، از عمل مخصوص برخوردار، و به حلم و بردباری موصوف است، امام، نظام دین و عزت مسلمین بوده، و كافران و منافقان را هلاك می سازد.

امام، یگانه ی روزگار كه هیچ كس با او قرین نیست، و عالمی با وی برابری



[ صفحه 171]



ندارد، و مانند او كسی نیست و كسی را نمی توان بجای او گذاشت.

امام، فضل و دانش را بدون كسب و تعلیم فرامی گیرد، و خداوند وهاب، علم را به آنان عطا می كند.

پس چه كسی می تواند امام را بشناسد، و یا بتواند امام را انتخاب كند، چه اندازه مردم از مطلب دورند. عقول مردم در این وادی سرگردان، و اندیشه ی آنها از درك حقایق ناكام است.

خردها در این موضوع حیران و چشم ها كور می باشند، بزرگان در این وادی كوچك شده، و حكماء و دانایان سرگردان گردیده، و بردباران از درك آن قاصرند، و خطبا نمی توانند در این موضوع خطبه بخوانند.

خردمندان به جهل خود اعتراف كرده، و شعرا زبانشان بند آمده، و ادیبان از فهم آن ناتوان شده، و بلیغان زبان بند گردیده اند.

اینان قدرت ندارند مقام آنها را وصف كرده و یا فضیلتی از فضائل امام را بیان كنند، و به عجز و ناتوانی و تقصیر خود در این موضوع اعتراف دارند چگونه می توانند امام را با صفات او وصف كرده و یا او را درك كنند، و كسی نیست كه بتواند جای امام را بگیرد، و جامعه را از وجود او بی نیاز كند، نخیر هرگز مردم نخواهند توانست امام را به واقع بشناسند. امام مانند ستاره است كه كسی نمی تواند بر آن دست یابد، و یا به حقیقت او را وصف كند، پس مردم از كجا قدرت دارند امام را انتخاب نمایند، و كجا عقل آن ها به این موضوع خواهد رسید، و در كجا مانند این، یافت می گردد. آیا گمان می كنید كه این فضایل و خصوصیات در غیر آل رسول صلی الله علیه و آله پیدا می شود.



[ صفحه 172]



به خداوند سوگند نفس آنها خودشان را تكذیب كرده و اباطیل آنان به آرزوهای دور و دراز كشانیده است. مردم به جایگاه بلند و صعب العبوری بالا رفته اند، كه از آن مقام بلند قدم هایشان خواهد لغزید و بر زمین افكنده خواهند شد.

در انتخاب امام به عقل ناقص خود مناضله كردند، و به رأی باطل خویش به مبارزه با امام برخاستند، و چیزی جز دوری از حق را بدست نیاوردند، خداوند آنان را بكشد كه دروغ و افترا بستند.

آنان مقام مشكلی را برای خود اتخاذ كرده، و سخنان دروغ گفته و افترا بسته و از طریق حق و صراط مستقیم منحرف شدند، و در حیرت و سرگردانی فرو رفتند و از روی بصیرت و بینش امام را ترك كردند.

شیطان كارهای آنها را در نظرشان جلوه داده، و آنان را از راه حق بازداشت و در حالی كه آنها راه درست را تشخیص داده بودند، و حق را از ناحق تمییز می دادند.

آنها از امامی كه خداوند و پیغمبرش اختیار كرده بودند اعراض نمودند و از امامی كه خود انتخاب كرده بودند متابعت نمودند، در صورتی كه قرآن آنان را مخاطب قرار داده و فرموده است:

و ربك یخلق ما یشآء و یختار ما كان لهم الخیرة سبحان الله و تعالی عما یشركون [33] .



[ صفحه 173]



و ما كان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضی الله و رسوله أمرا أن یكون لهم الخیرة من امرهم [34] .

و همچنین فرموده است:

ما لكم كیف تحكمون، ام لكم كتاب فیه تدرسون ان لكم فیه لما تخیرون، ام لكم ایمان علینا بالغة الی یوم القیامة ان لكم تحكمون سلهم ایهم بذلك زعیم ام لهم شركاء فلیأتوا بشركائهم ان كانوا صادقین [35] .

و نیز فرموده است:

افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها [36] .

و نیز فرموده است:

و طبع علی قلوبهم فهم لا یفقهون [37] .

و نیز فرموده است:

قالوا سمعنا و هم لا یسمعون، ان شر الدواب عند الله الصم البكم الذین لا یعقلون و لو علم الله فیهم خیرا لا سمعهم و لو اسمعهم لتولوا و هم معرضون [38] .



[ صفحه 174]



ویا همچنین فرموده است:

قالوا سمعنا و عصینا [39] .

امامت فضل خداوند است كه به هر كس بخواهد عطا می كند، و پروردگار دارای فضل بزرگی است.

آنان چگونه می توانند امام را انتخاب كنند، در صورتی كه امام عالم است و نادانی در آن راه ندارد، و نگهبانی است كه از زیردستان حمایت كرده و آنها را تنها نمی گذارد.

امام، معدن قداست و پاكی و مركز عبادت و زهد و علم است، امام به دعوت مخصوص پیغمبر معرفی شده و از ذریه ی پاك حضرت زهرای بتول می باشد، در نسب آن هیچ غل و غشی وجود ندارد، و هیچ صاحب حسبی به آن نمی رسد.

امام، از عترت حضرت رسول صلی الله علیه و آله بوده و با رضایت خداوند متعال برگزیده می شود.

امام، شریف ترین اشراف و شعبه ای از خاندان عبدمناف است، علمش همواره در تكامل و حلمش كامل می باشد، در امامت متبحر و در سیاست ماهر و عالم است. اطاعتش بر بندگان واجب و همواره به اوامر خداوند متعال قیام و اقدام می كند، بندگان خدا را نصیحت كرده و دین خدا را حفظ می نماید.

پیغمبران و پیشوایان علیهم السلام همواره موفق به توفیقات الهی هستند و از



[ صفحه 175]



علوم خفیه پروردگار و حكمت و دانش او برخوردار می گردند و دیگران از این موهبت محروم می باشند.

علم و دانش آنها از علوم اهل زمانشان بالاتر است، و خداوند متعال می فرماید:

افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع امن لا یهدی الا ان یهدی فما لكم كیف تحكمون. [40] .

و خداوند متعال همچنین فرموده است:

و من یؤت الحكمة فقد اوتی خیرا كثیرا [41] .

و خداوند تعالی درباره طالوت فرموده است:

ان الله اصطفاه علیكم و زاده بسطة فی العلم و الجسم و الله یؤتی ملكه من یشاء و الله واسع علیم [42] .

و خداوند خطاب به پیامبر خویش فرموده است:

انزل الله علیك الكتاب و الحكمة و علمك ما لم تكن تعلم و كان فضل الله علیك عظیما [43] .

و خداوند در قرآن درباره ائمه اهل بیت علیهم السلام فرموده است:

ام یحسدون الناس علی مآ اتاهم الله من فضله، فقد اتینا ال ابراهیم



[ صفحه 176]



الكتاب و الحكمة و اتیناهم ملكا عظیما، فمنهم من امن به و منهم من صد عنه و كفی بجهنم سعیرا [44] .

هرگاه خداوند بنده ای را برای امور بندگانش انتخاب كرد، به او شرح صدر عطا می كند و دل او را از علم و حكمت سیراب می گرداند، و به او از علوم خود الهام می نماید، پس از این رو از پاسخ سؤالات باز نمی ماند، و در طریق صواب حیران و سرگردان نمی باشد.

امام، معصوم و مؤید، و موفق و مسدد است، از خطا و لغزش مأمون و از اشتباه و خطا مصون می باشد، خداوند او را این چنین خلق كرده كه تا برای بندگانش حجت باشد، و شاهد در میان مردم گردد و این فضیلتی است كه خداوند به هر كس بخواهد می دهد و خداوند صاحب فضل بزرگ است.

آیا مردم توانایی دارند این چنین امامی با این صفات اختیار كنند، و یا كسی را كه اختیار كرده اند دارای این صفت می باشد تا او را بر دیگران مقدم دارند. به خداوند سوگند از حق تجاوز كردند و كتاب خداوند را پشت سر افكندند و گویا نمی دانند چه كاری مرتكب شده اند، هدایت و شفا در كتاب خداوند است، و لیكن این مردم آن را دور انداختند و از هوی و هوس خود پیروی كردند.

خداوند متعال آنان را مذمت كرد و سرزنش فرمود و از خود دور



[ صفحه 177]



ساخت و فرمود:

«و من اضل ممن اتبع هوئه بغیر هدی من الله ان الله لا یهدی القوم الظالمین [45] .

و نیز خداوند می فرمایند:

فتعسا لهم و أضل أعمالهم [46] .

و نیز خداوند می فرمایند:

كبر مقتا عند الله و عند الذین امنوا كذلك یطبع الله علی كل قلب متكبر جبار [47] .

درود و رحمت بر پیغمبر و آل او باد. [48] .

بیست و پنجم - حضرت امام رضا علیه السلام، در مجلس مأمون حضور یافتند و گروهی از دانشمندان عراق و خراسان هم در آن انجمن بودند. [49] .

مأمون خطاب به حاضران گفت، مرا از معنی این آیه خبر بدهید؛

ثم اورثنا الكتاب الذین اصطفینا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق الخیرات باذن الله ذلك هو الفضل الكبیر [50] .



[ صفحه 178]



سپس كتاب را ارث دادیم به آن كسانی كه از بنده های خود برگزیدیم باز هم بعضی از ایشان به خود ظلم كردند و بعضی راه عدالت پیمودند و برخی از ایشان به هر عمل خیر به دستور حق سبقت بگیرند این مرتبه در حقیقت همان فضل بزرگ است.

علمای حاضر به اتفاق گفتند، مقصود خداوند از «عباد برگزیده» همه امت است.

مأمون به امام رضا علیه السلام گفت: یا اباالحسن شما چه می فرمائید؟

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: چنانچه اینها می گویند من نمی گویم، بلكه می گویم؛ مقصود خداوند تبارك و تعالی از بنده های برگزیده، در خصوص عترت طاهره و خاندان پیغمبر است.

مأمون پرسید؛ چگونه مقصود خداوند در خصوص عترت است و نه همه امت؟

حضرت امام رضا علیه السلام در حضور جمع پاسخ فرمودند:

اگر مقصود، همه ی امت باشند، باید همه به بهشت روند زیرا خداوند دنبال آن می فرماید:

فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات باذن الله ذلك هو الفضل الكبیر [51] .

برخی از آنها به خود ستم كنند و برخی به عدالت رفتار كنند، و برخی به هر خیری سبقت جویند - با اجازه خدا - اینست آن فضیلت بزرگ - سپس



[ صفحه 179]



همه را اهل بهشت قرار داده و فرموده است.

جنات عدن یدخلونها [52] .

بهشت های عدنی كه در آن درآیند.

بنابراین وراثت مخصوص عترت طاهره است، نه دیگران، سپس امام رضا علیه السلام فرمودند: همان كسان هستند كه خدای ایشان را در قرآن وصف كرده و فرموده است.

انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا [53] .

همانا خداوند می خواهد پلیدی را از شما خاندان ببرد و شما را به خوبی پاك گرداند.

و هم ایشان هستند كه رسول گرامی خداوند صلی الله علیه و آله درباره ی ایشان می فرمایند:

انی مخلف فیكم الثقلین كتاب الله و عترتی - اهل بیتی - لن یفترقا حتی یردا علی الحوض انظروا كیف تخلفونی فیما، یا ایها الناس لا تعلموهم فانهم اعلم منكم.

راستی من در میان شما ثقلین را به جای خود می گذارم كه كتاب خدا و خاندان منند، اهل بیت من - هرگز از هم جدا نشوند تا در سر حوض به من برسند. شما بنگرید پس از من درباره آن دو چه می كنید، ای مردم به آنها چیزی نیاموزید، زیرا آنها از شما داناترند.



[ صفحه 180]



حاضرین گفتند: یا اباالحسن به ما بگو كه عترت همان آل هستند یا غیر از آل هستند؟

حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: عترت همان آل هستند.

حاضرین پرسیدند؛ كه این رسول خداست صلی الله علیه و آله كه از او خبر رسیده است كه می فرمایند؛ «امتم همه، آل من هستند» و همه این كلمات یاران پیامبر است كه بر طبق خبر معروفی كه نتوان آن را رد كرد، می گوید آل محمد صلی الله علیه و آله امت او هستند.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند:

به من بگوئید كه صدقه بر آل محمد صلی الله علیه و آله حرام است یا نه؟ گفتند: آری امام رضا علیه السلام فرمودند: آیا صدقه بر همه امت حرام است؟

گفتند: نه.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند:

این فرق میان امت و آل است و وای بر شما كه كجا رفتید؟

شما پشت به قرآن كرده اید و یا دارای چهره های بسیاری هستید، آیا نمی دانید كه روایت در ظاهر خود درباره برگزیده های هدایت یافته است، نه درباره دیگران.

حاضرین گفتند: یا اباالحسن از كجا می گویی؟

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند:

از كلام خداوند در قرآن كه می فرماید:

لقد ارسلنا نوحا و ابراهیم و جعلنا فی ذریتهما النبوة و الكتاب



[ صفحه 181]



فمنهم مقتصد و كثیر منهم فاسقون [54] .

به راستی به رسالت فرستادیم نوح و ابراهیم علیهماالسلام را و نبوت و كتاب را در نژادشان نهادیم، برخی از آنان رهیاب شدند و بسیاری شان بد عمل شدند.

نبوت و كتاب در مهتدین گرائیدند، نه در فاسقین آیا ندانید كه نوح از پروردگارش تبارك و تعالی این چنین درخواست كرد.

فقال رب ان ابنی من اهلی و ان وعدك الحق [55] .

پس گفت راستی پسرم از خاندانم بود و راستی وعده تو درست است.

امام رضا علیه السلام ادامه دادند؛ و این گفته برای آن بود كه خدایش وعده داده بود كه او را با خاندانش از غرق نجات بخشد و پروردگارش - تبارك و تعالی - نیز در پاسخ او فرمودند:

انه لیس من اهلك انه عمل غیر صالح فلا تسألن ما لیس لك به علم ان اعظك ان تكون من الجاهلین. [56] .

به راستی او از خاندان تو نبود، به راستی كه او ناشایسته كردار بود، از من مخواه آن چه را نمی دانی، من به تو پند می دهم تا اینكه از نادانان نباشی.

مأمون سؤال كرد:

آیا خداوند عترت را بر دیگران برتری داده است؟



[ صفحه 182]



حضرت امام رضا علیه السلام پاسخ فرمودند:

به راستی كه خدای عزیز جبار، عترت را بر دیگران در كتاب محكم، برتری داده است.

مأمون سؤال كرد:

این موضوع در كجای كتاب خدا است؟

حضرت امام رضا علیه السلام پاسخ فرمودند:

در این كلام الهی است كه خداوند می فرمایند:

ان الله اصطفی آدم و نوحا و ال ابراهیم و ال عمران علی العالمین ذریة بعضها من بعض. [57] .

به راستی خداوند برگزید آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان، نژادی كه از یكدیگرند.

و همچنین خداوند در محل دیگری از كتاب خود می فرمایند:

ام یحسدون الناس علی ما اتاهم الله من فضله فقد اتینا ال ابراهیم الكتاب و الحكمة و اتیناهم ملكا عظیما [58] .

یا بلكه حسد می برند بر مردم، نسبت به آنچه خدا از فضل خود به آنها داده، به راستی به خاندان ابراهیم، كتاب و حكمت دادیم و به آنان ملك بزرگی دادیم.

حضرت امام رضا علیه السلام ادامه دادند:



[ صفحه 183]



سپس خداوند خطاب گفتار خود را با دیگر مؤمنان كرده و فرموده است.

یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منكم [59] .

ای كسانی كه ایمان آورده اید، خداوند را اطاعت كنید و رسول خدا و اولیای امرتان را اطاعت كنید.

حضرت امام رضا علیه السلام در ادامه فرمودند:

یعنی كسانی كه كتاب و حكمت بدانها ارث رسیده و به واسطه داشتن آن دو محسود دیگران شدند به قول خدا كه یا بلكه حسد برند به مردم بر آنچه خدا از فضل خود به آنها داده به راستی به آل ابراهیم كتاب و حكمت دادیم و به آنها ملك وسیعی دادیم - مقصود حق طاعت برگزیدگان پاك و تطهیر یافته است و ملك در اینجا به معنی حق طاعت است.

حاضرین در مجلس پرسیدند:

آیا خداوند «اصطفا» را در قرآن تفسیر كرده است؟

حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند:

آری خداوند، «اصطفا» را غیر از معنی در ظاهر قرآن در دوازده محل دیگر در باطن قرآن تفسیر كرده است.

اول - كلام خداوند كه می فرماید:

و انذر عشیرتك الاقربین و رهطك المخلصین [60] .

بیم بده، نزدیكترین عشیره ات را و تیره خالص شده ات را، كه در قرائت



[ صفحه 184]



ابی بن كعب چنین است، و در مصحف عبدالله بن مسعود هم ثبت است، و زمانی كه خلیفه دستور داد قرآن را جمع آوری نمایند، این آیه را از قرآن حاضر نهان نمود، و این منزله رفیعه و فضل عظیم و شرف والایی است هنگامی كه خداوند بدین كلمه قصد آن كرده است.

دوم - آیه «اصطفا» در قول خدا است؛

انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا [61] .

همانا خداوند اراده كرده كه از شما پلیدی را ببرد كه شما اهل بیت و خاندان هستید و شما را به خوبی پاك كند.

و این فضیلتی است كه هیچ معاندی منكر نیست زیرا فضیلت روشنی برای اهل بیت پیامبر می باشد.

سوم - آیه ی مباهله است كه خداوند هنگامی كه پاكان خود را ممتاز كرد و در آیه مباهله پیغمبرش را فرمان داد و فرمود:

فقل تعالوا ندع ابنآئنا و ابنائكم و نسائنا و نسائكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الكاذبین. [62] .

بگو، بیائید تا بخواهیم پسران ما و پسران شما و زنان ما و زنان شما را و نفس ما و نفس شما را، سپس به درگاه خدا زاری كنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان مقرر داریم.

سپس پیامبر علی و حسن و حسین و فاطمه علیهم السلام را آورد و آنان را با خود



[ صفحه 185]



نزدیك ساخته است، آیا می دانید معنی انفسنا و انفسكم چیست؟

حاضرین گفتند مقصود خود آن حضرت است.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: خیر، غلط گفتید، به راستی مقصود از انفسنا علی علیه السلام است و یك دلیل آن گفته و كلام پیغمبر صلی الله علیه و آله است در هنگامی كه فرمود، باید، بنی ولیعه (تیره ای از كنده یمن بودند) باز ایستند و گرنه مردی بر سر آنها فرستم كه همچون خود من است؛ مقصودش علی علیه السلام بود، این خصوصیتی است كه احدی بر آن سبقت نجسته است و فضیلتی است كه بشری مخالف آن نیست. و شرفی است كه هیچ كس بر آن پیشی نگرفته، زیرا نفس علی علیه السلام را چون نفس خود قرار داده است.

چهارم - حضرت پیغمبر همه مردم را از مسجد بیرون كرد، غیر از عترت را و چون مردم در این باره سخن گفتند؛ و عباس هم گفت؛ یا رسول الله، علی را با خود در مسجد، ساكن گذاری و همه ما را بیرون كردی؟

رسول گرامی صلی الله علیه و آله در پاسخ فرمود: من او را ساكن نگذاردم و من شما را بیرون نكردم بلكه خداوند او را در مسجد گذاشت و شما را بیرون كرد، و در شرح این كار، گفتار آن حضرت است درباره علی علیه السلام كه فرمود:

انت منی بمنزلة هارون من موسی

نسبت تو به من همچون نسبت هارون به موسی است.

حاضرین سؤال كردند: این موضوع در كجای قرآن است؟

حضرت امام رضا علیه السلام در پاسخ فرمودند:

من در این باره آیه قرآن دارم و برای شما می خوانم.

حاضرین گفتند: پس بیاورید.



[ صفحه 186]



حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند:

در این آیه ای كه من بر شما قرائت می كنم.

حاضرین گفتند: پس قرائت نمائید.

حضرت امام رضا علیه السلام ادامه دادند؛

قال الله عزوجل: و اوحینا الی موسی و اخیه ان تبوءا لقومكما بمصر بیوتا و اجعلوا بیوتكم قبلة [63] .

خداوند عزوجل می فرماید؛ و وحی كردیم به موسی و برادرش كه برای قوم خود در مصر خانه هایی فراهم كنید و خانه های خودتان را قبله سازید.

در این آیه منزلت و مقام هارون نسبت به موسی بیان شده است و در آن نیز بر منزلت و مقام علی علیه السلام نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله دلالت می نماید، و به همراه آن است راهنمای روشنی از گفته رسول خدا صلی الله علیه و آله در هنگامی كه فرمودند:

ان هذا المسجد لا یحل لجنب و لا لحائض لا لمحمد و آل محمد.

به راستی این مسجدی است كه برای هیچ جنب و حائضی سكونت در آن حلال نیست، غیر از محمد و آل محمد.

حاضرین گفتند: این شرح و بیان یافت نمی شود مگر نزد شما. و اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند:



[ صفحه 187]



چه كسی منكر آن است؟ با اینكه رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:

انا مدینة العلم و علی بابها فمن اراد المدینة العلم فلیأتها من بابها

من شهر علم هستم و علی در آن است، هر كه بخواهد به شهر علم درآید باید از آن در درآید.

در آنچه ما از فضل و شرف و تقدم و اصطفا و طهارت توضیح دادیم چیزی است كه جز معاند، منكر آنها نگردد و سپاس بر اینها هم از آن خداوند عزوجل می باشد. پنجم - كلام خداوند عزوجل در قرآن است كه می فرماید:

و آت ذا القربی حقه [64] .

به ذی القربی حقش را بده.

این یك خصوصیتی است كه خداوند عزیز جبار ایشان را به آن مخصوص كرد، و ایشان را بر همه امت برگزید، چون این آیه بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد فرمود: فاطمه را نزد من بخوانید او را دعوت كردند و پیغمبر فرمود: ای فاطمه جواب گفت: لبیك یا رسول الله، فرمود: فدك ملكی است كه به زور و قدرت قشون اسب سوار گرفته نشده، و در برابر همه مسلمین مخصوص به خود من است و من آن را به تو دادم چون خداوند من، به این موضوع مرا فرمان داده، آن را برای خودت و فرزندانت برگیر.

ششم - كلام خداوند عزوجل در قرآن است كه می فرماید:



[ صفحه 188]



قل لا أسألكم علیه اجرا الا المودة فی القربی [65] .

بگو من از شما مزدی نخواهم جز دوستی با خویشانم.

این امتیازی است برای پیغمبر در برابر دیگر پیغمبران، و خصوصیتی است برای آل او در برابر دیگران و این برای آن است كه خداوند از پیغمبران در ضمن ذكر حضرت نوح حكایت كرده كه در قرآن كریم می فرماید:

و یا قوم لا أسألكم علیه مالا ان اجری الا علی الله و ما انا بطارد الذین امنوا انهم ملاقوا ربهم ولكنی ارئكم قوما تجهلون [66] .

ای قوم من از شما مالی نخواهم، مزد من نیست مگر با خدا، من كسانی را كه گرویدند، از خود دور نكنم. زیرا آنان با پروردگارشان ملاقات دارند ولی من می نگرم كه شماها مردم نادانی هستید.

و خداوند در قرآن از قوم هود هم حكایت می فرماید:

لا اسألكم علیه اجرا ان اجری الا علی الذی فطرنی افلا تعقلون [67] .

من از شما مزدی نمی خواهم، مزد من نیست جز با كسی كه مرا آفریده، آیا تعقل نمی كنید.

و خداوند به پیغمبر خاتم خود فرمود:

بگو من از شما مزدی نخواهم جز دوستی با نزدیكانم.

خداوند دوستی آنان را واجب نكرد مگر برای آنكه می دانست كه هرگز



[ صفحه 189]



از دین برنمی گردند، و هرگز به گمراهی نگرایند، و نكته دیگر اینكه اگر مردی دوستدار مزدی است و یكی از خاندان او دشمن او باشد دلش با او درست نیست و خدا خواست در دل رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت به مؤمنان هیچ نگرانی نباشد برای این بود كه دوستی ذی القربی را بر آنها فرض كرد تا هر كه بدان عمل كرد و رسول خدا صلی الله علیه و آله و خاندانش علیهم السلام را دوست داشت، رسول خدا را نرسد با او دشمنی داشته باشد، و هر كه آن را از دست داد و دشمن خاندان پیغمبرش شد بر رسول خدا صلی الله علیه و آله حق است كه او را دشمن بدارد، زیرا كه واجبی از واجبات خدا را ترك كرده است، و كدام فضل و شرف از این جلوتر است و چون خدا این آیه را بر پیغمبرش صلی الله علیه و آله نازل كرد كه؛ بگو از شما مزدی نخواهم جز دوستی خویشانم. رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان اصحابش بپا خاست و خدا را حمد و ستایش كرد و فرمود:

ای مردم خدا بر شما امری واجب كرده، آیا شما آن را ادا می كنید؟ و احدی به او جواب نداد، و روز دیگر حضرت رسول صلی الله علیه و آله در میان آنها بپا خاست و همان مطلب را بیان داشت و احدی پاسخ نگفت؛ و روز سوم مجددا برخاست و در میان آن مردم فرمود؛ ای مردم، راستی خدا بر شما امری واجب كرده آیا شما آن را انجام می دهید و كسی به آن حضرت جواب نداد.

حضرت پیغمبر رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای مردم این واجب راجع به طلا و نقره و خوردنی و نوشیدنی نیست گفتند: آن را بیاور، پس این آیه را بر آنها خواند و گفتند: اگر همین است، آری و بیشتر ایشان به آن وفا نكردند.

سپس حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: پدرم از جدم از پدرانش از





[ صفحه 190]



حسین بن علی علیهم السلام برایم بازگفت؛ كه مهاجر و انصار نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله گرد آمدند و گفتند: یا رسول الله تو برای خودت و كسانی كه بر تو وارد می شوند هزینه لازم داری، همه دارائی و جان ما در اختیار تو است و هر حكمی بكنی خوشرفتار و مأجور هستی، هر چه خواهی ببخش و هر چه خواهی نگهدار، بر شما هیچ اعتراضی نیست، و خداوند روح الامین را فرو فرستاد و گفت: ای محمد بگو من از شما مزدی نخواهم جز دوستی خویشاوندانم، پس از من خویشانم را نیازارید، و همه بیرون شدند و بعضی با هم گفتند رسول خدا صلی الله علیه و آله از پیشنهاد ما رخ نتافت مگر برای اینكه ما را به دوستی خویشانش وادار كند و این آیه كه خواند فی المجلس از خود درآورد، و این گفتارشان بزرگ و ناروا بود و خداوند این آیه را نازل فرمود:

ام یقولون افترئه قل ان افتریته فلا تملكون لی من الله شیئنا هو اعلم بما تفیضون فیه كفی به شهیدا بینی و بینكم و هو الغفور الرحیم. [68] .

بلكه می گویند افترا بسته است بگو اگر من او را افترا بستم شما از طرف خدا اختیاری ندارید او داناتر است به آنچه اشاعه می دهید، او بس است كه میان من و شما گواه باشد، و او غفور و رحیم است.

سپس پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به دنبال ایشان فرستاد و پیغام فرمود كه آیا چیز تازه ای است؟ گفتند: آری، یا رسول الله، به خدا بعضی از ما سخن ناشایسته ای گفتند و ما آن را بد داشتیم و رسول خدا صلی الله علیه و آله این آیه را بر آنها



[ صفحه 191]



خواند و گریستند و سخت گریستند و خدای تعالی این آیه را فرو فرستاد:

و هو الذی یقبل التوبة عن عباده و یعفوا عن السیئات و یعلم ما تفعلون. [69] .

و اوست كسی كه می گذرد از بدكرداریها و می داند چه می كنید.

هفتم - خداوند در كتاب شریف قرآن می فرماید:

ان الله و ملائكته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما [70] .

به راستی خداوند و فرشته هایش بر پیغمبر صلوات می فرستند، ای كسانی كه گرویدید، بر او صلوات فرستید و به خوبی درود بگوئید.

معاندان هم می دانند كه چون این آیه نازل شد؛ گفته شد، یا رسول الله درود بر تو را می فهمیم، صلوات بر تو چگونه است؟ حضرت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پاسخ فرمودند: می گوئید؛ اللهم صل علی محمد و آل محمد كما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم انك حمید مجید.

بار خدایا رحمت فرست بر محمد و آل محمد چنانچه رحمت فرستادی بر ابراهیم و آل ابراهیم راستی تو حمید و مجیدی.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: آیا میان شما حاضرین در این باره اختلافیست؟ گفتند: نه.

مأمون نیز گفت: در اینجا اختلافی نیست و مورد اجماع است آیا شما راجع به آل چیزی روشن تر از این در قرآن دارید؟



[ صفحه 192]



امام رضا علیه السلام فرمودند: به من بگوئید از این قول خدای عزوجل در قرآن كریم:

یس و القرآن الحكیم انك لمن المرسلین علی صراط مستقیم [71] .

مقصود از «یس» كیست؟ همه ی حاضرین گفتند: «یس»، محمد است و این موضوع شكی ندارد.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: خداوند به محمد و آل محمد از این راه فضلی داده كه هر كه تعقل كند به كنه آن نرسد، و این برای آن است كه خدا بر احدی سلام نفرستاده مگر بر پیغمبران و خداوند تبارك و تعالی فرموده است:

سلام علی نوح فی العالمین [72] .

سلام بر نوح در جهانیان.

و فرمود: سلام علی ابراهیم [73] .

سلام بر ابراهیم.

و فرمود: سلام علی موسی و هرون [74] .

سلام بر موسی و هارون.

و خداوند نفرمود، سلام بر آل نوح و نفرمود، سلام بر آل ابراهیم و نفرمود سلام بر آل موسی و هارون.



[ صفحه 193]



ولی خدای عزوجل فرمود:

سلام علی آل یس [75] .

سلام بر ال یس.

یعنی سلام بر آل محمد صلی الله علیه و آله.

مأمون اذعان داشت و گفت: من كه به خوبی دانستم كه شرح و بیان این در معدن نبوت است.

هشتم - خداوند در كتاب شریف قرآن فرموده است:

و اعلموا انما غنمتم من شی ء فان لله خمسة و للرسول و لذی القربی [76] .

و بدانید هر آنچه غنیمت بردید به راستی كه از آن خداست خمس آن و از آن رسول خدا و ذی القربی.

خداوند، سهم ذی القربی را قرین و نزدیك سهم رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار داد، این است فاصله بین آل و امت، زیرا خدا آنان را در جایی مقرر داشته و همه امت را در جایی پایین تر از آن و برای آل آن را پسندیده كه برای خود پسندیده و آنها را برگزیده و به خود آغاز كند، سپس رسول خدا را دوم آورده و سپس ذی القربی را، در هر آنچه از خراج و غنیمت و غیر از آن خدای عزوجل برای خود پسندیده و برای آنان پسندیده و فرموده و گفتار او حق است - و بدانید كه هر آنچه را به غنیمت بردید از آن خداست خمس آن و از آن رسول خدا و ذی القربی - این تأكید شدید و فرمان پیوستی است برای آنها تا روز رستاخیز، در كتاب گویای خدا كه ناحق را



[ صفحه 194]



از پیش و از دنبال در آن راهی نیست و نازل از طرف خدای حكیم حمید است.

و اما اینكه در دنبالش فرماید؛ ایتام و مساكین هم سهمی دارند - برای آنها موضوع موقت است - زیرا وقتی یتیم بالغ شد از مصرف غنیمت خارج می شود و بهره ای ندارد و همچنین مستمند كه توانگر شد دیگر از غنیمت بهره ای ندارد و روا نیست از آن بگیرد، ولی سهم ذی القربی تا روز قیامت بجا است چه توانگر باشد چه مستمند، زیرا بجز ذی القربی كسی نیست كه سهم خدا و رسول خدا را بتواند بگیرد. خدا را برای خود از آن سهمی مقرر داشت و برای رسول خود از آن سهمی و هر آنچه برای خودش و برای رسول خود پسندید برای ذی القربی پسندید. و همچنین از خراج هم هر چه برای خودش و پیغمبرش پسندید برای ذی القربی پسندید، چنانچه در غنیمت برای آنها تجویز كرد، به خود آغاز كرد سپس به رسول خدا صلی الله علیه و آله سپس به آنها و سهم شان را قرین سهم خدا و رسولش ساخت، و همچنین است در حق طاعت خدا عزوجل فرماید (59 - نساء) ای كسانی كه ایمان آورده اید، خدا را اطاعت كنید و از رسول و اولیاء امر از خودتان اطاعت كنید، در اینجا هم به خود آغاز كرد سپس به رسول خود سپس به خاندان رسول و همچنین است آیه ولایت (56 - مائده) - همانا سرپرست شما خدا است و رسولش و آن كسانی كه گرویدند - ولایت آنها را همراه طاعت از رسول و قرین اطاعت از خود ساخته چنانچه سهم خود را با سهم رسول مقرون به سهم آن نموده در غنیمت و خراج، تبارك الله كه چه اندازه نعمتش بر اهل خاندان بزرگ است، و چون داستان



[ صفحه 195]



صدقه در میان آید، خداوند خودش را منزه از آن دانست و رسولش را منزه دانست، و خاندان رسولش را هم منزه دانست، و فرمود (60 - توبه) همانا صدقات از آن فقیران و مستمندان و برای تألیف قلوب و آزاد كردن بنده و پرداخت بدهی بدهكاران، در راه خدا و برای ابن سبیل است كه از طرف خدا مقرر گردیده - آیا در اینجا تصور كردی كه برای خود سهمی مقرر داشته یا برای رسول خود و یا برای ذی القربی زیرا چون ذی القربی را از صدقه منزه دانست خودش را هم منزه دانست و رسول خود را هم منزه دانست و اهل بیت را هم منزه دانست؟ نه بلكه صدقه را بر آنها حرام كرد، زیرا صدقه بر محمد و خاندان او حرام است و آن چرك مردمان است و برای آنان حلال نیست زیرا از هر دنس و چركی پاك شدند، و چون آنها را پاك كرده و برگزیده برای آنها پسندیده آنچه را برای خود پسندیده، و برای آنها بد دانسته آنچه را برای بد خود می داند.

نهم - ما همان اهل ذكر هستیم كه خداوند در كتاب محكم خود می فرماید:

فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون [77] .

بپرسید از اهل ذكر اگر شما نمی دانستید

حاضرین گفتند: به راستی همانا مقصود خداوند به این آیه یهود و نصاری هستند.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند:



[ صفحه 196]



آیا چنین دستوری رواست؟ در صورتی كه آنان ما را بدین خودشان دعوت می كنند، و می گویند كه آن از دین اسلام بهتر است.

مأمون گفت: ای علی بن موسی، آیا در نزد شما بیانی مخالف با آنچه حاضرین می گویند موجود می باشد؟

حضرت اباالحسن امام علی بن موسی الرضا علیه السلام پاسخ فرمودند: آری مقصود از ذكر رسول خدا است و ما خاندان او هستیم و این معنی را خداوند در قرآن شریف خود بیان داشته است به آیه خود كه فرموده است:

فاتقوا الله یا اولی الالباب الذین آمنوا قد انزل الله الیكم ذكرا رسولا یتلوا علیكم آیات الله مبینات [78] .

از خداوند بپرهیزید ای خردمندان، كسانی كه گرویدید؛ به تحقیق، خداوند به سوی شما فرستاده است ذكر را، رسولی كه آیات روشن را برای شما می خواند.

پس «ذكر» رسول خدا صلی الله علیه و آله است و ما خاندان و اهل او هستیم.

دهم - خداوند در قرآن كریم خود می فرماید،

حرمت علیكم امهاتكم و بناتكم و اخواتكم [79] .

حرام است بر شما مادران شما و دختران شما و خواهران شما.

به من بگوئید، دختر من و دختر پسرم یا هر چه از نسل من بوجود آیند،



[ صفحه 197]



اگر رسول خدا زنده باشد، می تواند آنها را به زنی بگیرد؟

گفتند: نه

حضرت امام رضا علیه السلام پرسید:

بگوئید؛ دختران شما را می تواند به زنی بگیرد؟

گفتند: آری،

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند:

همین، خودش بیان این است كه ما آل او هستیم و شما آل او نیستید و اگر آل او بودید دختران شما هم بر او حرام بود چنانچه دختران من بر او حرامند، زیرا ما آل او هستیم و شما از امت او هستید، و این فرق روشنی است میان آل و امت، زیرا آل از او هستند و امت كه از نژاد او نباشند از او نیستند.

یازدهم - قول خدا در سوره مؤمن كه می فرماید:

و قال رجل مؤمن من آل فرعون یكتم ایمانه اتقتلون رجلا ان یقول ربی الله و قد جآءكم بالبینات من ربكم [80] .

و مردی مؤمن از خاندان فرعون كه ایمان خود را نهان می داشت، گفت: آیا شما مردی را می كشید كه می گوید پروردگارم خدا است با اینكه از پروردگارتان معجزات آورده است.

آن مرد خاله زاده فرعون بود، او را هم نژاد فرعون دانسته و هم كیش او ندانسته، و همچنین ما چون از نژاد رسول خدا هستیم به او خصوصیت



[ صفحه 198]



خاندانی و پیوستگی نسبی دارم و با مردم مسلمان دیگر در همكیش بودن و مسلمان بودن به طور عموم شركت داریم.

این هم خود فرقی است میان آل و امت.

دوازدهم - كلام خداوند در قرآن شریف است كه می فرماید:

و أمر أهلك بالصلاة و اصطبر علیها [81] .

فرمان ده، خاندان خود را به نماز و بر آن پایدار باش.

ما را به این فرمان مخصوص داشت كه به طور عموم فرمان داد و در برابر امت به طور خصوص هم، رسول خدا صلی الله علیه و آله هر روز پشت در خانه علی و فاطمه می آمد پس از نزول این آیه تا نه ماه در هر وقت نماز در پنج نوبت و می فرمود:

«الصلاة، یرحمكم الله»

نماز! خداوند شما را رحمت كند.

و خداوند هیچكدام از ذراری انبیاء را به این كرامتی كه ما را به آن ارجمند كرده و در میان امت مخصوص نموده گرامی نداشته، این هم فرقی است میان امت و آل. و الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد نبیه. [82] .



[ صفحه 201]




[1] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام، صفحه 558 - روايت 1.

[2] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام، صفحه 558 - روايت 2.

[3] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام، صفحه 591 - روايت 66.

[4] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام، صفحه 591 - روايت 68.

[5] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام، صفحه 559 - روايت 4.

[6] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام، صفحه 561 - روايت 7.

[7] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام، صفحه 562 - روايت 11.

[8] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام، صفحه 563 - روايت 14.

[9] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام، صفحه 564 - روايت 16.

[10] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 564 - روايت 17.

[11] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 565 - روايت 19.

[12] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 573 - روايت 24.

[13] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 577 - روايت 30.

[14] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 579 - روايت 32.

[15] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 581 - روايت 42.

[16] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 587 - روايت 35.

[17] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 588 - روايت 55.

[18] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 590 - روايت 62.

[19] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 590 - روايت 63.

[20] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 591 - روايت 65.

[21] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 591 - روايت 70.

[22] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 581 - روايت 40.

[23] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 582.

[24] اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 583.

[25] عبدالعزيز بن مسلم - نقل از اخبار و آثار حضرت امام رضا عليه السلام - صفحه 322.

[26] قرآن كريم - آيه 59 - سوره مائده.

[27] قرآن كريم - آيه 3 - سوره مائده.

[28] قرآن كريم - آيه 124 - سوره بقره.

[29] قرآن كريم - آيه 124 - سوره بقره.

[30] قرآن كريم - آيه 72 و 73 سوره انبياء.

[31] قرآن كريم - آيه 68 - سوره آل عمران.

[32] قرآن كريم - آيه 56 - سوره روم.

[33] قرآن كريم - آيه 68 - سوره قصص.

[34] قرآن كريم - آيه 36 - سوره احزاب.

[35] قرآن كريم - آيه 36 الي 41 - سوره قلم.

[36] قرآن كريم - آيه 24 - سوره محمد.

[37] قرآن كريم - آيه 87 - سوره توبه.

[38] قرآن كريم - آيه 21 الي 23 - سوره انفال.

[39] قرآن كريم - آيه 93 - سوره بقره.

[40] قرآن كريم - آيه 35 - سوره يونس.

[41] قرآن كريم - آيه 269 - سوره بقره.

[42] قرآن كريم - آيه 247 - سوره بقره.

[43] قرآن كريم - آيه 113 - سوره نساء.

[44] قرآن كريم - آيات 54 و 55 - سوره نساء.

[45] قرآن كريم - آيه 50 - سوره قصص.

[46] قرآن كريم - آيه 8 - سوره محمد.

[47] قرآن كريم - آيه 25 - سوره غافر.

[48] اخبار آثار امام رضا عليه السلام - از صفحه 322 الي 331.

[49] تحف العقول - صفحه 448.

[50] قرآن كريم - آيه 32 - سوره فاطر.

[51] قرآن كريم - آيه 30 - سوره فاطر.

[52] قرآن كريم - آيه 31 - سوره فاطر.

[53] قرآن كريم - آيه 33 - سوره احزاب.

[54] قرآن كريم - آيه 26 - سوره حديد.

[55] قرآن كريم - آيه 45 - سوره هود.

[56] قرآن كريم - آيه 46 - سوره هود.

[57] قرآن كريم - آيه 54 - سوره نساء.

[58] قرآن كريم - آيه 54 - سوره نساء.

[59] قرآن كريم - آيه 59 - سوره نساء.

[60] قرآن كريم - آيه 214 - سوره ي شعراء.

[61] قرآن كريم - آيه 33 - سوره احزاب.

[62] قرآن كريم - آيه 61 - سوره آل عمران.

[63] قرآن كريم - آيه 87 - سوره يونس.

[64] قرآن كريم - آيه 26 - سوره اسراء.

[65] قرآن كريم - آيه 23 - سوره شوري.

[66] قرآن كريم - آيه 29 - سوره هود.

[67] قرآن كريم - آيه 51 - سوره هود.

[68] قرآن كريم - آيه 8 - سوره احقاف.

[69] قرآن كريم - آيه 25 - سوره شوري.

[70] قرآن كريم - آيه 56 - سوره احزاب.

[71] قرآن كريم - آيه 1 - سوره يس.

[72] قرآن كريم - آيه 79 - سوره صافات.

[73] قرآن كريم - آيه 109 - سوره صافات.

[74] قرآن كريم - آيه 120 - سوره صافات.

[75] قرآن كريم - آيه 130 - سوره صافات.

[76] قرآن كريم - آيه 42 - سوره انفال.

[77] قرآن كريم - آيه 43 - سوره نحل.

[78] قرآن كريم - آيات 10 و 11 - سوره طلاق.

[79] قرآن كريم - آيه 23 - سوره نساء.

[80] قرآن كريم - آيه 28 - سوره مؤمن.

[81] قرآن كريم - آيه 132 - سوره طه.

[82] تحف العقول - صفحه 460.